یه دونه پست بدم و ان شاالله ماجرا ختم به خیر بشه.
این پسته صد و دهمه و با کمی خوشبینی می تونه پست آخر باشه!
یه چیزی می خوام بگم و ممنون میشم اگه کسی جواب نده.
داستان دلخوری من از سهند و بعدش سهند از من رو اکثریت قریب به یقین شما نمی دونید!
و یقین بدونید بامبولی که ایجاد شد نتیجه ی یه پست من تو اون تاپیک نبوده و یه پیش زمینه ی در نوع خود جالب برای تحقیق داره!
با شناختی که از سهند دارم زیر بار آشتی و اینجور مسایل نخواهد رفت همونجور که من نمیرم.
الانم با هم دعوا نداریم فقط کاری به کار هم نداریم
این جوری هم دعوا کمتره و هم خیال همه راحتتر!
پس چه بهتر!
در مورد توهین من هم من هنوز به اون مرحله از پشیمونی نرسیدم که بخوام عذر خواهی کنم.
البته امین داره یه کارایی می کنه ولی من چشمم آب نمی خوره
شاید 5 سال دیگه که یه کم بزرگتر شدم و دنیا ی اطرافمو بیشتر شناختم پشیمون شدم.
شایدم 2 ساعت دیگه!
خدا رو چه دیدی
در مورد مشکلات جنبی این مشکل باید بگم لطفا مسایل شخصی خودتون رو وارد این مشکل نکنید
الان همه می دونن که میثاق می خواد منو بچزونه
که منم اگه تو همین شرایط بودم همین کارو می کردم
ام جی هم یه مقداری دلخوری قبلی داره که فک می کنم فرصت خوبی واسه تلافی باشه
اما در مورد خداحافظی جمع کثیری از دوستان باید بگم که من نگفتم که برن!
تصمیمه شخصیه برای اعتراض به من یا بابک یا ...
الانم برگردن بابک گفت در فروم بازه(البته در نداره)
پیشنهاد می کنم برای رفع تنش ها یکم خونسردی خودتون رو حفظ کنید
اینکه می گید مشکل پیش نیاد امکان پذیر نیس!
تو هر جمعی که شما باشید بعد از مدتی مشکل پیش میاد.
اگه نیاد شما باید به اون جامعه ی انسانی شک کنید.
این مشکلات پیش میاد ولی توهین کمتر پیش میاد!
همون جور که گفتم اگه شما پیشینه ی این داستانو بدونید زیاد تعجب نمی کنید
آرامشی بود قبل از طوفان
یه آتشفشان بود که هر آن می تونست فوران کنه!
الان من سیاست سهند نمی دونم و ان شاالله بعد از برگشتنش خصوصی اگر مایل بود صحبت می کنیم
در مورد جنبه می گی ام جی من در جواب تو حرفی نزدم
انتقاد کردی و چیزی بهت نگفتم
توهینی هم نکردم
اما سهند فحش داد
فحش داستانش با انتقاد زمین تا آسمون متفاوته
توقع نداشته که در حواب تو هین سهند سر تکون بدم؟
اگر داری بگو خداییش چون من همچین آدمی نیستم.
من از وقتی که این مشکل قلبی واسم رخ داد واقعا فهمیدم که زندگی به تار مویی بنده!
واقعا اینو از نزدیک حس کردم.
از اونجایی هم که فکر می کنم این مشکل بخاطر استرس و اینجور جر و بحث هاست همش سعی می کنم درست رفتار کنم
لااقل از الان سعی می کنم یکم سنگین تر رفتار کنم
الان من اینجا برام اصلا مهم نبود فقط اومدم که یه چیزی بگم بلکه اتمسفر اینجا سبکتر بشه
ان شاالله که به هدفم رسیده باشم
اومدم که بهتون بگم که این بحثا واقها ارزششو نداشت
ای کاش نه من اون اشتباهو می کردم و نه سهند اون بی تجربگی رو مرتکب میشد.
قدر سلامتی و وضع زندگیتونو بدونید
See You
پوریا
22/2/1390
Last edited by Pooriya & Abolfazl at 5/12/2011 12:26:35 PM